آشنایی با مارسل دوشان
مارسل دوشان، هنرمند ترکیبی، یکی از چهرههای کلیدی در نقاشی و مجسمهسازی آوانگارد فرانسوی، پدر هنر ابژهای در نظر گرفته میشود که هنر مفهومی از آن پدید آمد. اگرچه او از وفاداری به هر جنبش خاصی اجتناب میکرد، اما بیشتر جنبشهای هنر مدرن از جمله فوویسم (7-1905)، کوبیسم (14-1908)، ارفیسم (13-1910)، دادا (20-1916) و سوررئالیسم (1925 به بعد) را بررسی کرد. هنگامی که او یک ادراری را امضا کرد و آن را یک اثر هنری اعلام کرد (فواره، 1917، ماکت در گالری تیت، لندن)، همه مرزها را شکست و اظهار داشت که این ایده هنری است که اهمیت دارد، نه شیء هنری.
او بدون شک یکی از مشهورترین هنرپیشگان هنر آوانگارد بود و به خاطر اثر معروفش برهنه از پلکان شماره 2 (1912، موزه هنر فیلادلفیا) به یاد میآید. مجموعهای از "اشیاء یافت شده" او که او آنها را "آماده" نامید، از جمله چرخ دوچرخه (1913، ماکت در موزه ملی هنر مدرن پاریس)، قفسه بطری (1914، ماکت در موزه هنر فیلادلفیا)، و نماد شکن او. کار دادائیستی تصویری از مونالیزا کامل با سبیل و ریش بزی.
کوبیسم و آینده نگری
با این حال، هنگام اقامت در پوتو با برادرانش که نقاشان کوبیست راجر دو لا فرسنای (1885-1925)، آلبرت گلیز (1881-1953) و فرانک کوپکا (1871-1957) را می شناختند، شروع به جذب برخی از درس ها کرد. از کوبیسم تحلیلی و در سال 1911 آثاری تولید کرد که در آنها به طرحوارهسازیها و دیدگاههای متعدد کوبیسم ایدهای شخصی از حرکت اضافه کرد (دالسینیا، موزه هنر فیلادلفیا).
آیا او از آینده گرایی الهام گرفته است؟ نشان داده شده است که وقتی بومهای پوتو را میکشید، کاملاً از پسزمینه زیباییشناختی آنها آگاه بوده و همچنین باید از مجموعهای از چهرههای در حال حرکت که کوپکا از سال 1910، یا حتی 1909 نقاشی میکرد، آگاه بوده باشد (Musee National d' هنر مدرن، پاریس). اولین اثر برهنه دوشان از پلکان در واقع به سال 1911 برمی گردد (فیلادلفیا، موزه هنر)، و پس از آن، در سال 1912، مجموعه ای از آثار مهم در زمانی که او عضوی از گروه کوبیست های بخش طلا بود خلق شد. نقاشان این آثار به بیان حرکت اختصاص داشت و عناصر مهمی را از فوتوریسم، گاه نگاری و نقاشی های کوپکا گرفته بود. در این بومهای تیره رنگ، چهرهها روبهرو هستند یا در هم تنیده شدهاند، فیگورهایی که مانند ماشینها ثابت یا سریع هستند و بدون طنز نیستند: نمونههایی عبارتند از: پرتره شطرنجبازان (۱۹۱۱، موزه هنر فیلادلفیا؛ پادشاه و ملکه محاصره شدهاند. توسط Quick Nudes 1912، موزه هنر فیلادلفیا). اثر مهم دیگر «گذر از باکره به عروس» (1912، موما، نیویورک) بود که نه حرکت، بلکه تغییر حالت را به تصویر میکشید. این نقاشیها را نمیتوان از نقاشیهای فرانسیس پیکابیا (1879-1953) جدا کرد که تقریباً در همان زمان آثار پویایی تولید میکرد که هنر انتزاعی را تا مرزهای خود میبرد.
از این نقطه به بعد، دوشان کمتر و کمتر نقاشی میکشید، زیرا از آنچه که هنر «شبکیه» نامیده میشد، ناامید میشد - هنری که فقط چشم را به خود جذب میکرد. او می خواست هنری جدیدی خلق کند که ذهن را جذب کند.
هنرهای آماده و اشیاء
در سال 1913 دوشان به طور ناگهانی به آن تاریخ به کارهای خود پشت کرد تا یک سیستم هنری کاملاً شخصی را بسط دهد که تحت سلطه مطالعه، در عین حال جدی و سبکدل، علوم دقیق بود. از این فعالیت فلسفی، سه توقف استاندارد (MoMA، نیویورک) به وجود آمد. این اشیاء نیمهعلمی، «آمادهسازی» او را پیشبینی میکرد، که اولین مورد، چرخ دوچرخهای که روی چهارپایهای قرار گرفته بود (Musee National d'Art Moderne، پاریس)، متعلق به همان سال است. در میان دیگران، بطری حامل (میلان، مجموعه آرتورو شوارتز)، آپولیر میناکاری (1916-17، موزه هنر فیلادلفیا)، L.H.O.O.Q. (نیویورک، مجموعه خصوصی)، و همچنین انواع در "آماده".
عروس توسط مجردانش برهنه شد (ماری)
پس از سال 1913، دوشان شروع به طراحی نقاشی معروف خود روی شیشه، عروس برهنه شده توسط لیسانسه هایش کرد (23-1915، موزه هنر فیلادلفیا). در این شاهکار، دوشان هدیه خود را برای پوچی ناب، همراه با فلسفه عشق و میل خود آشکار می کند. این اثر به مثابه طرح ماشینی برای عشق ورزیدن تلقی شده است که از طریق چینش واقعی خود (نماد زنانه در قسمت بالایی، نمادهای مردانه در پایین) دشواری اساسی وحدت فیزیکی را بیان می کند که در آن زن از طریق قدرت تخیل خود در آن قرار می گیرد. همیشه بالاست و مردی که غریزه او را پایین نگه داشته است پایین است. نه "قالب" مضحک که نشان دهنده مجردها هستند، به شدت ناتوانی خود را نشان می دهند (کشیش، تحویل دهنده فروشگاه بزرگ، ژاندارم، سرباز، پلیس، مرد دفن گردان، بالگرد، پیشخدمت، رئیس ایستگاه)، در حالی که آسیاب شکلات در پایین سمت راست است. تصویر لذت تنهایی مجردی که خودش به تنهایی شکلات را آسیاب می کند. نسخه دوم Mariee در سال 1961 توسط دوشان و اولف لینده (استکهلم، موزه مدرنا) ساخته شد.
دادای نیویورک
از سال 1920 تا 1923، پس از سفر به پاریس و بوئنوس آیرس، در نیویورک ماند و در آنجا - به همراه پیکابیا و من ری - شعبه دادا را در نیویورک تأسیس کرد. او همچنین The Bride Stripped Bare توسط لیسانسهایش، و همچنین چند «آماده» (Optique de Precision [Precision Optics، 1920، گالری هنر دانشگاه ییل، نیوهیون) را تکمیل کرد. اما مهمتر از همه، او به بازی شطرنج که آن را می پرستید و برای امرار معاش تدریس می کرد وقف داشت.
سوررئالیسم
با وجود این، شهرت او همچنان رو به افزایش بود. دادائیستها او را یکی از آنها میدانستند، همانطور که سوررئالیستها، که گسست او از هنر و انتخاب سبک زندگیاش را جشن میگرفتند، و با سروصدا دیدگاههای او را منتشر میکردند، اگرچه خود دوشان در واقع کمتر از آنها استفاده میکرد. به عنوان نمونه ای از سختگیری اخلاقی کامل، نه کار او بلکه زندگی او بود. در اشیاء پوچ او شعر اصیل طنز سیاه و در پس مضامین او نگرش متافیزیکی ثابتی دیده می شد. همه اینها اما او را از زندگی ای که انتخاب کرده بود منحرف نکرد. علیرغم حمایت همیشگی اش از سوررئالیسم، او هرگز به دیدگاه های آن بازنگشت.
با این حال، در طول دهه 1930، دوشان یکی از هنرمندان سوررئالیست قابل مشاهده بود. او بهشدت در برپایی نمایشگاههای سوررئالیستی در پاریس (1938) و همچنین در نیویورک (1942) مشارکت داشت، که برای آن یک قطعه خلاقانه از هنر اینستالیشن نیز ارائه کرد.
در سالهای 1967-1967، او نقاشیها و حکاکیهایی را تولید کرد که هم طنز و هم وابسته به عشق شهوانی بودند که از جزئیات آثار معروفی تشکیل شده بودند، از جمله: بوسه رودن، حمام ترکی انگرس، زن جورابهای سفید کوربه. دیگران موضوعات ماری یا عشق را مطرح کردند. اولین نسخه Boite en Valise که به صورت مینیاتوری شامل آثار اصلی او بود (یک نمونه در موزه ملی هنر مدرن پاریس) در سال 1938 منتشر شد. فیلسوفی که برای مدت کوتاهی به هنرهای پلاستیکی منحرف شد، دوشان روشی از زندگی را اتخاذ کرد که مظهر فضیلت اصلی فلسفی بود: آزادی.
میراث و تأثیر بر هنر معاصر
دوشان در سال 1968 درگذشت. چندین نمایشگاه گذشته نگر از آثار او، از جمله در گالری تیت، موزه هنر متروپولیتن و موزه هنر فیلادلفیا برگزار شد. در سال 2004، فواره او توسط 500 هنرمند و منتقد هنری در بریتانیا به عنوان تأثیرگذارترین اثر هنری قرن بیستم انتخاب شد.
اگرچه او را یکی از استادان هنر مدرن میدانند، اما آثارش (بهخصوص «آمادهسازیهایش») اکنون نسبتاً خسته و قدیمی به نظر میرسند - مانند آثار موزهای در دوران گذشته. به هر حال، مشتاق شدن به چرخ دوچرخه یا ادرار سخت است. با این حال بد گفتن از دوشان به معنای دعوت به خشم نهادهای هنری است که هنر مفهومی برای آنها به عنوان لبه برش خلاقیت قرن بیست و یکم در نظر گرفته می شود. با این حال، او یکی از نماد شکنان بزرگ تاریخ هنر در قرن بیستم است و آثار تأثیرگذار او را می توان در برخی از بهترین موزه های هنری جهان مشاهده کرد. مجموعه عظیمی از آثار او در موزه هنر فیلادلفیا به لطف وصیت نامه والتر و لوئیز آرنزبرگ ساخته شده در سال 1950 است.
“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”